-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 3 مهرماه سال 1386 20:44
سلام نماز و روزه ها قبول التماس دعا
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 مهرماه سال 1386 12:08
امانت خدا بر زمین مانده بود . آدمیان می گذشتند بی هیچ باری بر شانه هایشان خدا پیامبری فرستاد تا به یادشان بیاورد ، قول نخستین و بیعت اولین را پیامبر گفت: ای آدمیان! ای آدمیان!این امانت از آن شماست. بر دوشش کشید . این همان است که زمین و آسمان را توان بر دوش کشیدنش نیست . پس به یاد آورید انسان را و دشواریش را . اما کسی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1386 12:56
-
میدونم از این شعر خیلی ها خاطره دارند
سهشنبه 6 شهریورماه سال 1386 15:16
شعری از جنس فریدون مشیری بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم ! در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم...
-
شوهر مورد علاقه دختران در سنین مختلف
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 11:57
مدتها بود حال و حوصله نداشتم ...... خب چی میشه کرد . این روزها اینقدر مشکلات زیادشده که گاهی اوقات ادم خنده اش نمیاید دیگه اما راستش داشتم فکر میکردم این خانمها توی هر سنی برای خودشون عالمی دارند .... در مورد ازدواج هم همینطور .... چی برای خودشون فکر میکنند و چی پیش میاید ..... دختر 18 ساله : به قول خودش انقدر...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 مردادماه سال 1386 08:33
خیانت خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد دل آدمها مثل یک جزیره دور افتاده است اینکه کی واسه اولین بار پا به این جزیره میزاره مهم نیست مهم اون کسیه که هیچ وقت جزیره...
-
سن دختر خانمها از ۱۴ تا ۲۸ و خصوصیات اخلاقی آنها
چهارشنبه 17 مردادماه سال 1386 09:41
قابل توجه آقا پسر ها اما زیاد خوشحال نشین بعدا در مورد آقا پسر ها می نویسم سن ۱۴ سالگی: تا پارسال هر کی بهشون می گفت: چطوری؟ می گفتن: خوبم مرسی! حالا میگن: مرسی خوبم سن ۱۵ سالگی: هر کی بهشون بگه سلام ، میگن: علیک سلام! ... نقاشیشون بهتر میشه (بتونه کاری و رنگ آمیزی و...) سن ۱۶ سالگی: یعنی یه عاشق واقعین! ... فردا صبح...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 مردادماه سال 1386 14:43
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 مردادماه سال 1386 12:30
آخه ببین این دوتا چقدر عاشق اند خیلی دلم میخواست یکی هم اینطوری من رو دوست داشت
-
پیدا کیند ربط بین این دو نوشته رو
یکشنبه 14 مردادماه سال 1386 12:13
هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه ولی من حداقل می تونم بهش یاد بدم وقتی که شکست با لبه های تیزش دست اونی که دلمو شکسته رو نبره . روزی یک مرد ثروتمند پسر کوچکش را به روستایی بزرگ برد تا به آن نشان دهد که مردم آنجا چقدر فقیرند.آنها یک شبانه روز آنجا ماندند.در بازگشت و پایان سفر مرد از پسرش پرسید:چه چیزی از این سفر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 مردادماه سال 1386 21:00
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 مردادماه سال 1386 14:08
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 مردادماه سال 1386 12:04
امان از دست این ادمهای بخونید جالبه نامه ای به خدا یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامهای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود: نامهای به خدا با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود: خدای عزیز، من بیوهزنی 83...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 مردادماه سال 1386 09:09
سلام دوستان گلم صداش رو در نیارین من مطلب زیر رو از وبلاگ یه دوست گپی کردم ....راستش من از این چیزها زیاد بلد نیستم اما وقتی خوندم دیدم راست گفته هان ......والله شما هم بخونین البته خیلی زیاد هست اما خب یه کمی هم وقت گرانبهای خودتون رو به این وبلاگ اختصاص بدین بد نیست عشق مادر ١. وقتى یکساله بودید، او شما را حمام...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 مردادماه سال 1386 15:39
-
پسر بچه
دوشنبه 8 مردادماه سال 1386 15:30
در پست قبلی خیلی از دوستان خانم ناراحت شدند و گفتنند که به دختر خانم ها توهین شده ا از اونجایی که نشون بدم بی طرف هستم و طرفدار حقوق زنان و مردان این پست قشنگ رو تقدیم میکنم به تمام مادران فردا پسربچه ای از مادرش پرسید:چرا تو گریه می کنی؟ مادر جواب داد برای اینکه من زن هستم. او گفت: من نمی فهمم!مادرش اورا بغل کرد و...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 مردادماه سال 1386 12:56
والله من توی چاپ این عکس بی تقصیرم ..... از دست این دخترها که دلشون می خواد همه ازشون تعریف بکنندو دوستشون داشته باشن آقا پسرهای نازنین مواظب باشین تنهایی برین لاو در کنید ... چون ممکنه این بلا هم سر شما بیاد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 4 مردادماه سال 1386 13:06
آخه یکی نیست به این بگه مگه مجبوری با این چادر مشق موسقیی بگیری
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 مردادماه سال 1386 14:45
می خوام با ماشین ۲۰۶ قرمز رنگم عوضش کنم !!!!!!!!!!!!!! برای اینکه نیازی به کارت سوخت نداره ...اگه شما هم مثل من این تصمیم رو میخوان بگیرین بگم مش قربون یکی هم برای شما پیدا کنه فقط نمیدونم وقتی میام سر کار کجا پارکش کنم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 مردادماه سال 1386 14:53
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 مردادماه سال 1386 11:42
تا حالا شده هوس کنید .توی ماه برقصید .یا نه اصلا توی تنهایی به ماه نگاه کردید و دلتون بخواد میان اون نوری که از اسمون میاد اون وسط باشین و از اون بالا به زمین و ادمهاش نگاه کنید ... راستش من که دوست نداشتم اون بالا باشم میدونی چرا؟ اخه چشمهام ضعیف هست و مطمئن هستم اصلا از اون فاصله هیچ چیز رو نمی تونستم ببینم و اونوقت...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 31 تیرماه سال 1386 10:33
سلام این روزها هوا اینقدر گرم شده دیدم بد نیست اینجا از شما با یک نوشیدنی خنک پذیرایی کنم نوش جونتون ایشالله توی پست بعدی با یک نوشته خوب در انتظار شما هستم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 تیرماه سال 1386 11:41
سلام سلام امروز کلی سر زنده و شاداب هستم !!!!!!!!!!!!!!!!! چون پریشب رفتم عروسی .....چه عروسی بود ...هم عروس خوشگل بود هم داماد هر دوتا شاد و سر زنده بودن . میدونی چرا ؟ اخه هر دوشون نروژ زندگی می کردند و فقط اومده بودن اینجا یه مراسم بگیرین اینقدر شاد بودند و شیطون با وجودی که عروسی رو توی یه باغ گرفته بودن و از ساعت...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 15:13
خسته از امتحانات و دلگیر از روزگار اومدم پای کامپیوتر و با هزار تا مکافات وبلاگ درست کردم دوستم میگه وبلاگ نویسی کار خوبی ؟ هم میتونی دوستاهای خوب پیدا کنی و هم میتونی نوشتن رو یاد بگیری ......خدا کنه !!!!!!!!!!! من که نوشتن خوب بلد نیستم . اما تا بتونم استاد حرف و سخن هستم همیشه یه عالم پول تلفن برامون میاد حالا...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 15:04
از بچگی آرزو داشتم یه کفش ورنی داشته باشم ... چون همیشه نو به نظر میرسه ازه اشم راحت پاک میشه و برق میزنه وای چه آرزوی بود داشتن همچین کفشی برای من
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 14:48